مرگ

سوالی برام پیش اومده که چه کسی حق بخشیدن مرگ رو داره.

آیا حق این رو داریم که جان یک نفر رو به هر دلیل ازش بگیریم.

دیشب فیلمی دیدم از کشته شدن یک دیکتاتور(سرهنگ قذافی)اصلا طرفدار این آدم نبودم و نیستم.اما برخورد بسیار بدی با این آدم شد و در نهایت به قتل رسید.قبلتر گفتم با تقدس مشکل دارم اما اگر چیزی مقدس باشه جان انسانه.

به قول خیام:

نـا کـرده گنه در جـهان کـیـسـت بگو

آنکس که گنه نکرد چون ریست بگو

من بــد کنـم و تو بد مکـافـات دهـی

پس فرق میان من و تو چیست بگو

آیا فرقی بین قاتل سرهنگ و خود سرهنگ هست؟

آیا این پیروزی شروع یک دیکتاتوری جدیده؟زمان معلوم میکنه. اما به نظر من زمانی میتونیم صحبت از دمکراسی کنیم که بتونیم مخالفمون رو هم بپذیریم.

.

زنده رود

چند وقت پیش اصفهان بودم چند عکس از زاینده رود گرفتم.زیبا نیست اما دیدن داره.

نمی فهمم

امروز خبری خوندم که هیچ نمی فهمم یعنی چی؟

این لینک کامل خبره

نقل از فرارو:

"فرج الله سلحشور با اشاره به برخی صحبت‌ها درباره حضور آنجلینا جولی در ایران و بازی در یک فیلم سینمایی گفت: هنرپیشه‌های زن ایران خودشان یک پا آنجلیانا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامه فعالیت خود فاحشه بین‌المللی بیاورد.

...

وی خاطر نشان کرد‌: سینمای ایران فاحشه‌خانه است، مگر صبح تا شب عکس‌های هنرمندان چاپ نمی‌شود. وقتی زن‌های ما افتخارشان این است که عکس‌های خود را به صورت نیمه‌عریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند"

من متوجه نشدم که آیا آقای سلحشور هم عضوی از این فاحشه خانه هستند یا نه؟

اگر هستند که چه ایراد داره همه جمعیم و داریم کاری میکنیم.اگر نیستند چرا فیلم میسازند و خود را وارد کسب و کاری میکنند که تخصصشان نیست.کار را به متخصصانی مثل آنجلینا جولی واگذار کنند.

چطور یک نفر میتونه به خودش اجازه بده در مورد یک جامعه اینطور نظر بده؟آیا چون چیزی مطابق سلیقه من نیست من حق دارم به هرشکلی با هر جمله بندیی و هر توهینی از اون نقد کنم.آیا به بقیه هم حق میدم اگر از من خوششان نیامد همینطور از من نقد کنند.

تقدس

من کلا با این کلمه مشکل دارم.

نمیدونم چرا نمیفهممش، آخه چطور چیزی میتونه مقدس باشه؟

هرچی فکر میکنم میبینم مقدس کردن چیزی بزرگترین توهین به اون چیزه.یعنی کشیدن یک حریم دوراون چیز که یک وقت آسیب نبینه یا اینکه چون خیلی مخالف داره و ما طرفدارهاش نمیتونیم مخالفت با اون رو تاب بیاریم مقدسش کردیم.

اگه انقدر قوی و با اصالت و محکمه که این بازی ها رو نداره خوب هرکی هرکاری دوست داره بکنه نمیشه که از پس اون بر اومد اگر هم که نیست دیگه چه معنی میده تقدس.

نظر شما چیه؟

ترس

همانطور که در پاسخ نظر یکی از دوستان گفتم:در کودکی و نوجوانی بسیار از خدا(وخیلی چیز های دیگه)میترسیدم.

خدا رو مثل یک مربی تربیتی بزرگ میدیدم خیلی عصبانی و ترسناک.چرا باید قبل از دوست داشتن به کودکان ترس رو یاد بدیم.اگر در کودکی خدا رو مثل یک مادر یا مادربزرگ مهربان میدیدم چه ایرادی داشت.از چنین خدای ترسناکی محبت بر نمیاد کاشکی خدا رو جور دیگر برای من میساختند، تا شاید من رو بجای آتیش یاد باغ و گلستان مینداخت.